سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در دوران دفاع مقدس فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله متشکل از استان‌های هرمزگان، کرمان و سیستان و بلوچستان را برعهده داشت؛ لشکری که در سال ۱۳۵۹ در قالب یک گردان از نیروهای سپاه پاسداران استان کرمان شکل گرفت، سال ۱۳۶۰ به تیپ ارتقا پیدا کرد و از سال ۱۳۶۱ با گسترش سازمان آن به سه تیپ و یک گردان زرهی، به‌عنوان لشکر ۴۱ ثارالله به فعالیت ادامه داد.

وی که سال‌ها پیش در یادواره‌ای در استان هرمزگان به نقش این استان و رزمندگان آن در دوران دفاع مقدس اشاره و در بخشی از صحبت‌های خود آورده است: «بانی یا موتور محرکه پنج یا ۶ عملیات مهم، هرمزگان بود، بخش عظیمی از پیروزی‌های عملیات والفجر هشت مدیون رزمندگان هرمزگان است.

عملیات خیبر، بدر، کربلای چهار، کربلای پنج و عملیات‌هایی که در هور شکل گرفت غیر از اینکه عملیات‌هایی که در جنگ حضور داشتند، از عملیات طریق‌القدس دقیقا چهره‌هایی در ذهنم هست تا آخرجنگ. در این واحد دریایی در این عملیات‌هایی که ذکر کردم، محور اصلی بچه‌های هرمزگان بودند حداقل در لشکر ثارالله، در واحد تخریب بهترین بچه‌های هرمزگان بودند، در واحد اطلاعات عملیات جزو بهترین‌ها بودند.

در ستاد لشکر ثارالله شهید «حاج علی حاجبی» بی‌نظیر بود، جوانی از خانواده فقیری متعلق به روستایی در رودان که شده بود شمع محفل رزمندگانی که از این سه چهار استان باهم بودند، همه او را دوست داشتند به وی عشق می‌ورزیدند...»

اروند در سال‌های جبهه و جنگ معبر عجیبی برای یاران دریایی حاج قاسم بوده، آنها در دل شب‌های عملیات نه ۱۰ متر و ۲۰ متر که ۱۳۰۰ متر از این نیل خروشان را طی کرده و خودشان را به ساحل دشمن رساندند و آن شب فتح‌الفتوحِی کردند که هنوز دنیا از درک آن مبهوت مانده است.

اما هنوز و پس از سال‌ها هنر و ایمان رزمندگان یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارااله در این عملیات سرنوشت‌ساز به خوبی حس نشده که چگونه یاران حاج قاسم از نیل خروشان اروند گذشتند؛ جز به ایمان، اطاعت و عنایت حضرت زهرا(س).

برخی لباس غواصی به تن کردند و به دل اروند زدند و برخی در میان موج‌های تند و تیز، قایق‌های سپاه را تا کنار ساحل ‌بردند؛ بیش‌تر آنها دریادلان بی‌سنگری یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله بودند که هنوز بعد از گذشت سال‌ها دلاوری‌ و شجاعت‌شان از یکدیگر ناگفته‌های زیادی برای گفتن دارند.

اگر می‌خواهیم شهامت و رشادت نیروهای رزمندگان هرمزگان را به نمایش بگذاریم، باید شهامت غواص‌ها و رزمندگان یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله را از زبان اعضای کرمانی این یگان به خوبی شنید؛ چه از زبان فرمانده لشکر و چه از زبان رزمندگان گردان ۴۰۷ شهرستان بم.

شهید حاج علی جاجبی که بود؟

شهید علی حاجبی یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس استان هرمزگان، با شروع جنگ و در سال ۵۹ وارد جبهه های جنگ شد و در جنگ های نامنظم شهید مصطفی چمران شرکت کرد و پس از شهادت دکتر چمران و با شکل گیری گردان ها و تیپ های سپاه و بسیج به عنوان نیروی زرهی وارد تشکیلات ثارالله شد.

دوران حضور او در لشکر ۴۱ ثارالله، بخش اعظم زمان حضور وی در جنگ را شامل می شود، ابتدا به عنوان نیروی زرهی و پس از گذشت مدت کوتاهی در این قسمت با توجه به موفقیت هایی که در ماموریت ها کسب می کند و با توجه به استعدادی که در وی وجود داشت او را بعنوان مسوول مخابرات لشکر منصوب می کنند.

شهید علی حاجبی مهر ماه سال ۶۳ و در حالی که دل در گرو جبهه داشت در سن ۲۲ سالگی ازدواج کرد. وی برای لباس سبز سپاه قداست خاصی قائل بوده اما به گفته همرزمانش او را فقط ۲ بار با لباس سبز سپاه دیدند، یکبار در شب مراسم ازدواج خود و بار دیگر نیز در عملیات کربلای یک در منطقه مهران...

این شهید دوران دفاع مقدس در عملیات‌های ثامن‌الائمه، عملیات طریق القدس، عقیل حرم، والفجر مقدماتی، والفجر یک، دو، سه، چهار، خیبر، عاشورا، بدر، والفجر هشت، آزادسازی مهران و کربلای یک حضور داشت.

وی در حالی که با حکم حاج قاسم قائم مقام ستاد لشکر ۴۱ ثارالله بود، قبل از عملیات والفجر هشت حاج علی مسوولیت یگان دریایی ثارالله را نیز برعهده گرفت و در همین عملیات هر دو وظیفه را (مخابرات و یگان دریایی) را به بهترین شکل انجام داد.

سردار شهید علی حاجبی در عملیات کربلای یک (آزاد سازی مهران) با عنوان فرماندهی محور اصلی عملیات، دلاوری های فراوانی از خود بر جای گذاشت.

سردار شهید علی حاجبی نزدیکی‌های ظهر روز دهم تیرماه سال ۶۵ در عملیات کربلای یک (آزاد سازی مهران) بر اثر اصابت ترکش گلوله خمپاره به قسمت چپ ناحیه سینه به شهادت رسید و آسمانی شد. مزار این شهید در شهر رودخانه شهرستان رودان قرار دارد.

لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات والفجر هشت به خصوص عبور از اروند خروشان و سه نهری که آماده شده بود بلامه، مجری و علی شیر در تاریخ دفاع مقدس تاریخ‌ساز شد، لذا بیان رشادت‌ها و دلاوری‌های رزمندگان هرمزگان در این عملیات سرنوشت‌ساز از زبان همشهریان فرمانده لشکر و سایر رزمندگان آن در دیگر استان‌ها نیز خالی از لطف نیست؛ مانند رزمندگان شهرستان بم...

بدون تردید نقش گردان ۴۰۷ شهرستان بم لشکر ۴۱ ثارالله در فتح فاو نیز انکار ناپذیر است، نهر علی شیر، مجری و بلامه سه محور عملیاتی در شب عملیات والفجر هشت به شمار می‌رود و این محورها و نهرها برای گردان‌های مختلف لشکر پر از خاطرات و ناگفته‌ تلخ و شیرینی است.

این بار برای شنیدن آن ناگفته‌ها به سراغ تعدادی از «دریادلان بی‌سنگر» یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله گردان ۴۰۷ شهرستان بم رفتم؛ رزمندگانی خاکی با دل‌های دریایی که چندسالی است به یاد فرمانده خود و شهدای یگان‌شان در هرمزگان و کرمان یادواره‌ «دریادلان بی‌سنگر» یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله را برگزار می‌کنند.

برای بیان خاطرات رزمندگان هرمزگان از زبان این رزمندگان شهرستان بم ادامه این گفت‌وگو را باهم بخوانیم:

حاج قاسم جزو فرماندهان آینده‌نگر بود

«علی عبدالعلی‌زاده» از رزمندگان غواص استان کرمان و عضو یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله است که از سال ۶۰ وارد جبهه شد و در حدود ۶ عملیات در کنار رزمندگان لشکر سهم خود را در دفاع از کشور ادا کرد.

وی در این گفت‌وگو از ذکاوت و تدبیرهای حاج قاسم و خلوص شهید علی حاجبی (رزمنده هرمزگانی) صحبت کرد.

این عضو یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله با بیان اینکه با تدبیر حاج قاسم بخشی از رزمندگان لشکر از عملیات خیبر به بعد وارد عملیات‌های آبی خاکی شدند، گفت: حاج قاسم جزو فرماندهان آینده‌نگر بود.

نقش دریادلان بی‌سنگر در عملیات والفجر هشت

عبدالعلی‌زاده از رزمندگان و غواصان یگان دریایی لشکر به عنوان دریادلان بی‌سنگری یاد کرد که از عملیات خیبر در سوم اسفندماه ۶۲ تا عملیات والفجر هشت که به عنوان عملیات تعیین کننده جنگ محسوب می‌شود، آموزش‌های مختلف و سخت آبی خاکی را پشت سرگذاشتند.

وی افزود: در این آموزش‌ها رزمندگان استان‌های مختلف حضور داشتند و از شهرستان بم و رفسنجان نیز حاج آقا ایرانمنش، عباس خلیلی، تویسرکانی، طوسی، روح‌اللهی حضور داشتند و دیگران رزمندگان و شهدایی که در یگان دریایی باعث افتخار یگان شدند و خوش درخشیدند.

این غواص کرمانی توضیح داد: قبل از اینکه به عنوان غواص و سکاندار در والفجر هشت وارد میدان شوم، اگر چند متر آب می‌دیدم خیلی احتیاط می‌کردم اما در این عملیات که تمامی رزمندگان یگان دریایی لشکر از بندرعباس و کرمان گرفته تا خود اهواز آموزش‌های بسیار سختی را پشت سر گذاشته بودند نه تنها مثل قبل از آب نمی‌ترسیدند که بسیار شجاع و نترس شده بودند.

عبدالعلی‌زاده با بیان اینکه سرنوشت جنگ را دو عملیات والفجر هشت و عملیات کربلای پنج تعیین کرد و رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله در این دو عملیات بسیار نقش آفرین بودند، از شهید ماشالله رشیدی رزمنده بی‌سر و فرمانده گردان ۴۱۱ سیدالشهدا (ع) لشکر ۴۱ ثارالله یاد کرد که شایستگی‌های او به عنوان یک بسیجی ساده و بی‌ادعا در این دو عملیات بزرگ کاملا مشخص شد.

به گفته این عضو یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله؛ شهید رشیدی در عملیات بزرگ والفجر هشت فرماندهی یکی از گروهان‌های گردان ۴۱۹ را پذیرفت اما در عملیات کربلای ۵ نقطه اوج درخشش او بود و در همین عملیات نیز شهید شد.

وی در بیان خاطرات و اهمیت عملیات والفجر هشت گفت: وقتی به ساحل دشمن رسیدیم بچه‌ها از قایق‌ها پیاده شدند، در زمان برگشت ما دشمن چراغ‌های راهنمای ما را در آبراه‌ها زده بود که نتوانیم از آبراه‌ها عبور کنیم، خودم از جمله رزمنده‌هایی بودم که نتوانستم از نهر بلامه عبور کنم و از طریق نهر علی شیر به سختی برگشتم. قایق‌ها در هم پیچیده شده بودند به همین دلیل دشمن فکر می کرد درحال افزایش نیروها هستیم.

ایمان و اطاعت؛ راه عبور یاران حاج قاسم از اروند

ایمان و اطاعت از ولایت؛ دو کلید واژه اصلی عبور یاران حاج قاسم از اروند خروشان بود، سخنان زیبایی که حاج قاسم در وصف عنایت حضرت زهرا(س) به رزمندگان و غواصان در زمان عبور از اروند بیان کرده است، گویای این حرف من است. عبدالعلی‌زاده با بیان اینکه ایمان و اطاعت از ولایت؛ دو کلید واژه اصلی عبور رزمندگان از اروند خروشان بود، یادآور شد: سخنان زیبایی که حاج قاسم در وصف عنایت حضرت زهرا (س) به رزمندگان و غواصان ما در زمان عبور از اروند بیان کرده است، گویای این حرف من است.

این رزمنده کرمانی در بخش دیگری از خاطرات خود انتخاب سردار شهید علی حاجبی به عنوان جانشین حاج قاسم را یکی از بهترین انتخاب‌ها برای رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله دانست و بیان کرد: هرجا در هر مجلس و یادواره‌ای از لشکر ثارالله و حاج قاسم صحبت می‌کنیم، از شهید حاجبی حتما یاد می‌شود.

وی افزود: با شهید حاجبی هم در مخابرات و هم در یگان دریایی در عملیات والفجر هشت توفیق همکاری داشتم، کسی که در جنگ‌های نامنظم حضور داشت و از پذیرفتن مسوولیت فراری بود، همیشه دنبال این بود که در میدان رزم باشد.

جوانان هرمزگان شهدایشان را بهتر بشناسند

عضو یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله ادامه داد: برای پذیرفتن مسوولیت مخابرات لشکر خود حاج قاسم و دیگر فرماندهان در لشکر ساعت‌ها با او صحبت کردند تا این مسوولیت را قبول کرد و بعد از آن مسوولیت یگان دریایی و بعد هم که جانشین ستاد لشکر ۴۱ ثارالله را به سختی پذیرفت.

عبدالعلی‌زاده گفت: شهید حاجبی زمانی که می‌خواست در کربلای یک شرکت کند به خانواده‌اش گفته بود اگر صورتم را برگرداندم زنده بر می‌گردم اگر نه هیچ وقت برنمی‌گردم خانواده‌اش تعریف کردند هرچه نگاه کرد علی آقا صورتش را به سمت ما برنگرداند همان جا برای ما یقین شد که این سفر آخر شهید حاجبی است.

وی توصیه کرد: جوانان هرمزگان شهدایشان را بهتر بشناسند به خصوص سردار شهید حاجبی که در جنگ بسیار خوش درخشید و خدمت خالصانه وی در جنگ و پذیرش مسوولیت‌ها در لشکر زبانزد بود.

ماجرای کد ۴۰۷ منزل حاج قاسم چه بود؟

«عباس طوسی» فرمانده گردان ۴۰۷ امام رضا (ع) شهرستان بم که همرزمانش او را به صفت فرمانده پرکار و خوش‌رو می‌شناسند، حدود ۱۹ سالگی با عنوان فرمانده گروهان پایش به جبهه باز شده بود و از عملیات حصر آبادان تا پایان جنگ در عملیات‌های مختلف آبی خاکی حضور داشته است.

وی خاطراتش را از حصر آبادان شروع کرد و گفت: از تنها جایی که توانستیم وارد شهر آبادان شویم منطقه‌ای بود به اسم میدان تیر. شهر ۳۳۰ درجه در محاصره بود، غروب بود که وارد نخلستان‌ها شدیم، چهار روزی را آنجا گذراندیم تا پنجم مهر ۱۳۶۰ که وارد عملیات شدیم و با قدرت الهی آبادان از محاصره دشمن آزاد شد.

طوسی دوباره سال ۶۴ دل به خاکریزهای مناطق عملیاتی می‌زند و تا پایان جنگ همچون دیگر همرزمانش در لشکر ۴۱ ثارالله سلاح دفاع از دستش نمی‌افتد و در این مدت که در صحنه عملیاتی جنگ حضور داشته در واحد اداری و کارهای گزینش سپاه نیز مشغول کار بوده است.

این عضو یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله که با آغاز عملیات والفجر هشت به عنوان فرمانده یکی از گروهان‌های یگان دریایی لشکر آماده دفاع شد، گفت: فرمانده گردان ۴۱۹ لشکر به اسم حاج بهرام سعیدی شب قبل از عملیات آمد و می‌خواست ضمن آشنایی با کادر یگان دریایی از نحوه سوار شدن تا تعداد افرادی که باید سوار قایق‌ها می‌شدند، مطلع شود.

وی ادامه داد: حاج سعیدی به من یک جمله‌ای گفت که از خاطرم نمی‌رود، گفت: ما کاره‌ای نیستیم من در قایق شما هستم ولی فرمانده گردان شما نیستم این شما هستید که باید به نقطه‌ای که مشخص شده من را می‌برید، شب عملیات هم با آن ترس و ناامیدی که در وجود همه ایجاد شده بود این خدا بود که به داد ما رسید و بعد از اینکه خط شکسته شد، نیروها سوار قایق‌ها به خط دشمن زدند.

طوسی که خود در این عملیات شیمیایی شده بود، گفت: با هواپیما به اصفهان اعزام و نزدیک ۲۰ روز در بیمارستان خورشید اصفهان بستری بودم و بعد از مداوا به بم برگشتم اما طاقت نیاوردم و دوباره با همان زخم‌ها به مناطق عملیاتی برگشتم.

از آب نمی‌ترسیدم؛ شنا بلد بودم

این رزمنده دوران دفاع مقدس در توضیح شکل‌گیری یگان ۴۰۷ بم نیز گفت: همه رزمندگان شهرستان کرمان گردان داشتند به جز رزمنده‌های بم. به همین تصمیم گرفتیم خودمان با حاج قاسم صحبت کنیم، به منزلشان رفتیم کد ۴۰۷ را از حاجی برای گردان گرفتیم و چون شب میلاد امام رضا بود، گردان را به اسم گردان ۴۰۷ امام رضا(ع) بم نام‌گذاری کردیم.

وی در بیان جایگاه و نقش رزمندگان هرمزگان در یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله به «منصور نبی‌زاده» فرمانده گردان ۴۲۲ اشاره کرد و گفت: نبی‌زاده بسیار انسان مودب و مردمی بود، من خیلی دوستش داشتم و با اینکه نزدیک به ۳۰ سال از جنگ گذشته اما هنوز اسم منصور نبی زاده به عنوان یک رزمنده مودب در گوشم تداعی می‌کند.

طوسی با بیان اینکه در عملیات والفجر هشت رزمندگان هرمزگان بیش‌ترین سهم را داشتند، گفت: رزمندگان این استان وارد به کار و اصل کاری بودند و بیش‌ترشان سکان‌دار بودند، یکی از آن سکان‌داران شجاع و جسور «عباس‌ پوردادخدایی» بود.

این عضو یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله اضافه کرد: رزمندگان هرمزگانی در یگان دریایی لشکر افرادی بسیار شجاع، کاری و فنی بودند و رزمندگان کرمانی آموزش‌های سکان‌داری را از آنها یاد گرفتند.

واسطه ازدواج شهید حاجبی شدم

«عباس خلیلی» جانباز ۷۰ درصد جنگ تحمیلی و برادر شهیدان داود خلیلی (طلبه) و علی خلیلی(جهادگر) با سابقه ۷۱ ماه و ۱۵ روز در جبهه‌ها دیگر عضو یگان دریایی لشکر ۴۱ ثارالله است.

وی زمانی که فرمانده سپاه بم بود نیز ۲ بار مورد اصابت گلوله‌های اشرار قرار گرفته و مدتی نیز در کردستان در رکاب شهید صیاد شیرازی نیز از مرزهای غرب کشور دفاع کرده است.

این جانباز دوران دفاع مقدس که سابقه حضور در ۱۴ عملیات بزرگ در لشکر ۴۱ ثارالله از جمله بیت‌القمدس (آزادسازی خرمشهر)، رمضان و والفجر هشت دارد و در پنج عملیات مجروح شده حدود ۱۸ سال نیز در کنار سردار دل‌ها به عنوان فرمانده سپاه بم خدمت کرده است.

خلیلی یکی از بنیان‌گذاران مخابرات سپاه کرمان و بم است و می‌گوید: شهید علی حاجبی را از زمانی که در سپاه هرمزگان خدمت می‌کرد می‌شناختم، شهید حاجبی از بنیان‌گذاران مخابرات هرمزگان بود، من هم در مخابرات منطقه شش بودم، درواقع هردوی ما از نیروهای مخابرات سپاه بودیم.

وی ادامه داد: از زمستان سال ۱۳۵۸ در یک جلسه‌ای که در کرمان برگزار شده بود، با شهید حاجبی آشنا شدم، وی مدتی در جنگ‌های نامنظم شهید چمران حضور داشت و مدتی با رزمندگان شیراز همراه بود و بعد از آن هم وارد لشکر ۴۱ ثارالله شد.

خلیلی با بیان اینکه من و برادرم از ابتدا در خدمت شهید حاجبی بودیم تا زمان والفجر هشت با شناختی که حاج قاسم از شهید حاجبی داشت، افزود: یگان دریایی قبل از عملیات والفجر تشکیل شده بود اما یگان قوی نبود و چون این عملیات برای فرماندهان جنگ بسیار مهم بود، یگان باید بازسازی می‌شد و از آنجایی که خود شهید حاجبی به سردار سلیمانی گفته بود که نیروهای مخابرات می‌توانند سه واحد تشکیل بدهند به همین دلیل نیز حاج قاسم، شهید حاجبی را برای مسوولیت یگان دریایی انتخاب کرد.

وی در ادامه از شهید یوسف شریف جانشین مخابرات لشکر ثارالله(ع) کرمان که در عملیات والفجر هشت شهید شد، یاد کرد و ادامه داد: بعد از انتخاب علی حاجبی، جمعی از نیروهای مخابرات برای بازسازی یگان دریایی وارد عمل شدیم، طراحی عملیات فاو کار کوتاه مدت یکی دوماهه نبود، یکسال و نیم تا ۲ سال روی این عملیات کار عملیاتی و اطلاعاتی انجام شده بود.

این جانباز کرمانی در پایان صحبت‌هایش به ازدواج شهید حاجبی اشاره کرد و افزود: شیردل پسر عمه و دوست محمد برادر شهید حاجبی از من خواستند که برنامه‌ای ترتیب بدهیم که سردار حاجبی را داماد کنیم؛ من آن زمان متاهل و دو فرزند داشتم، موضوع را که به همسرم گفتم وی هم دختری تحصیلکرده از یک خانواده اصیل و متدین اهل بم معرفی کرد، بعد هم خانواده‌ها را بهم معرفی کردیم و نتیجه این ازدواج هم دوتا دختر به نام‌های زینب و زکیه است.

رزمندگان هرمزگان بنیان‌گذاران اصلی یگان دریایی هستند

«حسین عسکری» دیگر جانباز ۶۰ درصد لشکر ۴۱ ثارالله نیز در بیان خاطرات خود به رشادت‌ها و شجاعت شهدا و رزمندگان هرمزگانی در یگان دریایی اشاره کرد و گفت: رزمندگان هرمزگان بنیان‌گذاران اصلی یگان دریایی هستند و برگزاری یادواره شهدای این یگان درواقع تجدید میثاق با شهدا و بیان خاطراتی از سردار دل‌ها و رزمندگان و شهدای این یگان است.

وی با بیان اینکه سال ۶۰ در حالی که ۱۸ ساله بودم، حضورم در جبهه‌های جنگ با عملیات طریق القدس(آزادسازی بستان) آغاز شد، افزود: در دوران دفاع مقدس با رزمندگان هرمزگانی زیادی در یگان دریایی لشکر دوست بودم اما با «عباس‌پوردادخدایی و شهید حاج علی حاجبی» بیشتر از همه در ارتباط بودم.

این عضو یگان دریایی لشکر که حالا عضو سپاه بم شده بود، سال ۶۲ دوباره آماده حضور در رزمی دیگر شد؛ عملیات والفجر چهار؛ و این بار در ارتفاعات مشرف به پنجوین عراق از ناحیه شکم مجروح شد.

عسکری که پس از گذراندن دوران نقاهت، خود را به مناطق عملیاتی رسانده و بعد از مدتی که عملیات خیبر و بدر شروع شد در هر دوی این عملیات حضور داشته است، افزود: ۲ ساعت به عملیات بدر مانده بود که با آتش ایذایی که دشمن در جزیره ریخت من دوباره از ناحیه دست و پا مجروح شدم و زمانی هم که در یگان دریایی بودیم برای پاکسازی مناطق با قایق و بلم در نیزارها حرکت می‌کردیم.

وی در ادامه به نقش سپاه در عملیات‌های آبی خاکی اشاره کرد و گفت: بعد از عملیات بدر، عملیات‌های آبی خاکی شدت گرفت و قرار شد سپاه از نقطه‌های سخت گذر به ارتش صدام حمله کند، سپاه برای پشتیبانی از عملیات بدر ۱۴ کیلومتر در هور که از پر از نیزار بود را جاده‌سازی کرد و یا آن پل‌های خیبری که ساخت؛ همه اینها نقطه‌های قوت سپاه در انتخاب مناطق عملیاتی بود.

از دست دادن فاو برای صدام گران تمام شد

به گفته این یادگار دفاع قدس؛ دشمن روی برخی مناطق سرمایه‌گذاری کرده بود اما صدام با وجود داشتن مشاوران نظامی از افسران آمریکایی‌، روسی و انگلیسی‌ اما هیچ‌گاه فکر نمی‌کردند رزمندگان ایرانی بتوانند از اروند عبور کنند و فاو را بگیرند اما این اتفاق افتاد و در یک نقطه غیرممکنی عملیات والفجر هشت طراحی شد که یکی از عملیات‌های بسیار مهم سپاه محسوب می‌شود.

عسکری اضافه کرد: وقتی در یگان دریایی وارد شدیم آموزش‌های متعددی از جمله سکان‌داری را در همان آب‌های سد دز و کارون اهواز گذرانده بودیم و برخی از رزمنده‌ها هم در بندرعباس آموزش‌ها را طی کرده بودند، در والفجر هشت به عنوان فرمانده یکی از گروهان‌ها در نهر بلامه مستقر بودم و قرار بود پشت سر غواص‌ها دو گردان با قایق‌های تندرو عبور کنیم، آن شب دو تا از قایق‌های ما مورد اصابت موشک‌ دشمن قرار گرفت.

وی در این رابطه به خاطره‌ای از حاج قاسم در شب عملیات والفجر هشت اشاره کرد و گفت: دشمن در بیشتر عملیات‌ نهایت تا ۱۰ روز با ما می‌جنگید اما در فاو ۷۰ روز با ما جنگید، یعنی هر روز این عملیات برای ما دوسه عملیات بود، نزدیک به چهل پنجاه هواپیمای عراقی سرنگون شد، صدام در این عملیات تمامی امکانات و تجهیزاتش را آورده بود، از دست دادن فاو برای صدام گران تمام شد.

حاج قاسم نگذاشت وارد گردان ۴۰۷ بم شوم

این عضو یگان دریایی لشکر ثارالله ادامه داد: حاج قاسم چند روز بعد جلسه‌ای داشت و باید از اروند برمی‌گشت تماس گرفتند یک قایق کنار اسکله قشله آماده باشد به دلیل حساسیت کار خودم با یک قایق به سمت اسکله رفتم دیدم که یک چهره‌ای سوخته و هیکلش بوی دود و باروت می‌داد. هیچ وقت حاجی را این قدر خسته و با این قیافه ندیده بودم. سوار قایق شد و به سمت نهر بلامه حرکت کردیم در همین حین هواپیماهای دشمن روی مسیر ما و دنبال قایق‌ها بودند و کنار اسکله را هم بمباران کرد که خوشبختانه آسیبی ندیدیم.

عسکری افزود: بعد از آن به دلیل اینکه حاج قاسم کربلای چهار را طراحی کرده بود نگذاشت وارد گردان ۴۰۷ بم شوم اما شب عملیات کربلای چهار گردان من اصلا وارد عمل نشد، بعد از این عملیات ناموفق از خرمشهر وارد شلمچه شدیم و قرار شد خودمان را برای عملیات کربلای پنج آماده کنیم.

این جانباز کرمانی ابراز کرد: عملیات کربلای پنج هم عملیات آبی خاکی بود و رزمندگان ما با دریاچه مصنوعی که ایجاد کردند، قدرت مانور تانک عراقی‌ها در شلمچه گرفته شد و با طراحی بسیار خوبی که برای این عملیات انجام شد و لطف خداوند رزمندگان ما در کربلای پنج موفق به شکست دشمن شدند.

عملیات والفجر هشت بیستم بهمن ماه ۱۳۶۴ با رمز یا «فاطمه‌الزهرا(س)» در جبهه جنوبی و منطقه فاو آغاز شد. مهم‌ترین هدف عملیاتی که تا نهم اردیبهشت سال ۶۵ ادامه یافت؛ تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب بود.

فاو جزیره‌ای محصور میان روخانه اروند، دریای خلیج فارس و منطقه خورعبدالله بود اما ارتباط خاکی آن با بصره؛ این منطقه را به یکی از راهبردی‌ترین مناطقی تبدیل کرده بود که ایران را به تسلط نسبی بر جبهه ها می‌رساند.

فرماندهی و سازماندهی عملیات با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پشتیبانی با ارتش بود، ۱۴۰ گردان پیاده، ۱۶ گردان توپخانه، شامل لشکرهای ۲۷، ۲۵، هفت، ۳۱، پنج، هشت، ۱۴، ۱۷، ۴۱، ۱۹ و تیپ های ۳۲، ۳۳، ۱۵، ۴۴ سپاه در این عملیات مشارکت کردند. در این عملیات شهر بندری فاو تصرف و اسکله و تاسیسات نفتی آن به همراه کارخانه نمک و پایگاه‌های نیروی دریایی آزاد شد.