روایت مرگ دختر لرستانی و بازی نخ‌نما شده ضدانقلاب برای کشتهسازی
از روز گذشته خبری در فضای مجازی مبنی بر جان باختن منصوره سگوند، دختر ۱۸ ساله لرستانی که در دانشگاه آبدانان ایلام مشغول به تحصیل بود، منتشر شد.
اگرچه از سوی اورژانس ایلام، سکته قلبی علت جان باختن مرحومه سگوند عنوان شد، اما رسانه‌های معاند و برخی افراد معلوم‌الحال، با شایعه‌سازی تلاش کردند مرگ وی را مشکوک جلوه داده و آن را نوعی سرکوب حکومت تلقی دهند.
«منصوره سگوند» که اهل زاغه لرستان و دانشجوی در حال تحصیل شهرستان آبدانان استان ایلام بود، روز گذشته بر اثر یک اتفاق جان خود را از دست می‌دهد، اما طی ساعات اخیر شاهد راه‌اندازی پروژه کشتهسازی توسط شبکه‌های معاند خارجی و برخی چهره‌های ضدانقلاب در خصوص مرگ مرحومه منصوره سگوند هستیم.
بر اساس اعلام رسمی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، مرحومه سگوند دچار ایست قلبی شده و پیکر بی‌جانش تحویل اورژانس استان شده است.
صید نور علیمرادی، رئیس اورژانس پیش بیمارستانی ایلام در این زمینه می‌گوید: بیمار فاقد هرگونه علایم حیاتی بوده و پس از یک ساعت تلاش نیروهای اورژانس، اما متاسفانه جان خود را از دست می‌دهد.
بنا به گفته رئیس کل دادگستری ایلام نیز هیچ‌گونه آثاری از ضرب و جرح بر پیکر مرحومه وجود نداشته و منصوره سگوند به علت ایست قلبی از دنیارفته است.
مرحومه منصوره سگوند از کارکنان نیروی انتظامی نبود
از طرفی با توجه به استوری مرحومه سگوند مبنی بر پلیس افتخاری بودن خرم‌آباد، فرماندار این شهرستان نیز به این موضوع واکنش نشان داد.
به گفته محمد‌باقر احمدی چگنی؛ فرماندار خرم‌آباد، مرحومه منصوره سگوند از کارکنان نیروی انتظامی نبود و تنها در گذشته و در یک مقطع کوتاه به عنوان همیار پلیس همکاری داشت.
مسوولان انتظامی استان نیز داشتن هرگونه رابطه استخدامی مرحومه با این مجموعه را تکذیب کرده و می‌گویند نامبرده تنها به عنوان یک همیار پلیس فعالیت می‌کرده است.
ساعتی پیش نیز پدر و عموی مرحومه منصوره سگوند در گفت‌وگو با رسانه‌ها نیز روشن و واضح اعلام کردند که مرگ مرحومه بر اثر سکته قلبی بوده است.
پروژه نخ‌نما شده ضد انقلاب
شهریور سال گذشته بود که فوت مهسا امینی، به بهانه‌ای برای حملات چند وجهی علیه کشورمان بدل شد.
همان روزها بود که دشمنان داخلی و برخی فریب‌خورده‌های داخلی تلاش کردند با دامن زدن به این حادثه، آن را به یک جنگ ترکیبی تمام عیار تبدیل کرده و متاسفانه در این میان برخی افراد فریب این نقشه دشمن را خورده و در مقاطعی نیز با سناریو از پیش تعیین شده آنان همراه شدند.
رسانه های ضدانقلاب بارها سعی داشته فضای مجازی را به محلی برای تزریق اطلاعات دروغ و در واقع محیطی برای بمباران ذهن مخاطبان تبدیل نماید و تا توانسته از این بستر برای مبارزه علیه نظام و ملت ایران استفاده کرده است.
با این وجود هر چه جلوتر می‌رفتیم، دروغ‌های دشمنان یکی پس از دیگری رو شده و چهره واقعی دنبال‌کنندگان آشوب و فتنه مشخص می‌شد، جمهوری اسلامی اما با گذر زمان توانست با روشن‌سازی وقایع و استفاده از مستندات شکست تمام عیار را برای دشمنان همیشگی رقم زند.
یکی از مواردی که دشمن طی این ماه‌ها و چه بسا سال‌ها دنبال کرده، پروژه کشتهسازی است، کلیدواژه‌ای که از سال ۸۸ وارد ادبیات رسانه‌ای شده و حتی در برخی موقع ترند نیز شد.
در نوعی از کشتهسازی، گاهی متوفی ربطی به یک جریان و حادثه نداشته و تنها با تلاش برخی چهره‌های معروف و افراد معلوم‌الحال و البته سناریوی آن طرف آبی‌ها، این پروژه رقم زده می‌شود.
از جمله این موارد می‌توان به مرگ دختر لرستانی به نام «نیکا شاکرمی» اشاره کرد، دختری که اگرچه دشمن و حتی برخی افراد نزدیک به خانواده‌اش تلاش داشتند وی را سوژه کشتهسازی قرار دهند، اما انتشار اسناد و تصاویر مشخص کرد که مرگ متوفی هیچ ربطی به آشوب و تجمعات نداشته است.
مردم ایران طی ماه‌های اخیر نمونه بسیاری را از این نوع کشتهسازی در جای جای مختلف کشور مشاهده کرده و گاها خبرهای آن را در فضای واقعی و مجازی شنیده‌اند، کمااینکه در پاییز سال گذشته موارد بسیاری از این دست کشتهسازی داشته‌ایم.
گاهی ضدانقلاب پا را فراتر از این موارد گذاشته و با انتشار و وایرال فیلم و عکس، فرد زنده‌ای را به عنوان سوژه کشته شده توسط نیروهای نظامی جا می‌زند، نمونه این مورد «زهرا میکائیلی» دختر اهل تبریز بود که ادعا شد توسط حکومتی‌ها کشته شده، اما وی در گفت‌وگوی مستقیم با مردم خبر از زنده بودن خود و دروغ شایعه‌سازان داد.
«نسیم صدفی» دیگر موردی بود که ضد انقلاب با شائبه سازی تلاش داشت مرگ این دختر اصفهانی را به نیروهای امنیتی منسوب کند، حال اینکه از سوی خانواده این موضوع کاملا رد شد و ادعای رسانه‌های معاند همچون بی بی سی را در این خصوص تکذیب کردند.
به نظر می‌رسد حنای شائبه‌سازی برای مرگ‌های مشکوک توسط ضد انقلاب دیگر در بین ملت ایران رنگی ندارد و هر چه بیشتر در این باتلاق دست و پا بزند، جز مرگ چیزی فرا رویش نخواهد بود.
آنچه در این بین جای تامل دارد، بازی برخی چهره‌ها در زمین ضد انقلاب است که باعث تشویش اذهان عمومی می‌شود، امید می‌رود آنهایی که ناخواسته در زمین دشمن بازی می‌کنند پس از هوشیاری و آگاه شدن به مسیر درست برگردند و آنهایی که عامدانه خبر دروغ منتشر می‌کنند نیز می‌بایست مورد برخورد قرار گیرند تا زین پس این رویه غلط را شاهد نباشیم.
